دیشب رفتیم استخر، می خواستیم کفشارو تحویل بدیم کلید بگیریم، طرف می گه شما هم کفش دارین؟؟

پـــ ن پــــــ طرح حرم تا حرم بوده پابرهنه اومدیم ثواب ببریم

شمع های ماشینم سوخته, رفتم تعمیرگاه... می پرسه عوضشون کنم؟؟

پـــ ن پــــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی!!

به دوستم میگم خودکارو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟

پـــ ن پــــــ یه زیر شلواری براش گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه

ماشین رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن! زنگ زده میگه پراید مال شماست؟

میگم پـــ ن پــــــ بی ام و بغلی مال منه! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه!

اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه... همخونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟

پـــ ن پــــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته!!

سر جلسه امتحان به دختره میگم سواله 8 چی میشه؟ میگه تقلب میخوای؟

میگم پــــــــ ن پــــــــــ میخوام ببینم سطح علمیت درچه حد با خانواده بیایم خواستگاریت.

یه جوش اندازه گلابی رو دماغم زده، دوستم دیده میگه جوشه؟

پـــ ن پــــــ قسمتهای مهم صورتمو علامت زدم، تو امتحان میاد.

جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ... عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟

پـــ ن پـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم!

رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا ســـــــــرده؟!!!! بابام میگه داری دوش میگیری؟

میگم پـــ ن پــــــ دارم تمرین های دوره غواصی رو تو تشت دوره میکنم!

میگم مکانیک سیالات 9 شدم... میگه :یعنی افتادی؟؟؟؟

میگم پـــــ ن پـــــ استاد گفت دست و بالم تنگه 9 رو بگیر حالا بقیه شم سر ماه میدم!!

روز ظهر عاشورا قابلمه به دست افتادیم تو خیابون. دوستم ما رو میبینه می گه: دارین میرین نذری بگیرین؟

میگم پـــ ن پـــ پسرخاله ام کنسرت هوی متال داره من امشب تو گروهش نوازنده ی قابلمه ام.

گزارشگر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعت کار و اشتغال جوانان...سلام شما از وضعیت کاری جوانان راضی هستین؟؟بله...- خودتون کجا کار می کنید؟؟- تو گاوداری..!!!- کارگر هستین؟؟؟

- پـــ ن پـــ ... گـاویم... لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم!

خربزه خریدم اومدم خونه، خواهرم میگه خربزه است؟

میگم پـــ ن پـــ هندونه است داره مسخره بازی در میاره!

طرف زنگ زده میگه کجایی؟ میگم تو چمران گیر کردم. میگه بزرگراه چمران؟

پـــــــــ ن پــــــــ خونه آقا مصطفی شام دعوتیم گیر دادن نمیزارن بیایم!

بابابزرگم 98 سالشه، می گه: وصیت ناممو بنویسم؟

پـــ ن پــــــ بشین یه چشم انداز 20 ساله ی جامع بنویس برا آیندت، قدر جوونیتم بدون!!